مقاله جذب نور در تاریكی با الگو از چشم گربه دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جذب نور در تاریكی با الگو از چشم گربه کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جذب نور در تاریكی با الگو از چشم گربه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
آنوتومی چشم:
آناتومی چشم را ابتدا با بررسی كاسه چشم (orbit) آغاز میكنیم.
كاسههای چشم بصورت دو حفرهاند كه حاوی كرههای چشم، عضلات، عروق و اعصاب مربوط به دستگاه اشكی، همراه با مقدار متغیری بافت چربی نرم میباشند. حفره كاسه چشم شبیه هرمی چهارضلعی است كه راس آن در عقب واقع شده است. دیوارههای داخلی راست و چپ كاسه چشم موازیند و توسط بینی از هم جدا شدهاند. در هر كاسه چشم (اربیت) دیوارههای داخلی و خارجی زاویهای 45 درجه تشكیل میدهند در نتیجه زاویه بین دو دیواره خارجی قائمه میشود. شكل اربیت را به گلابیای تشبیه میكنند كه عصب بینایی (oftie nerve) دم آن را میسازد. قطر محیط قدامی قدری كوچكتر از ناحیه بلافاصله پشت لبه است، بنابراین حاشیه محافظ محكمی را میسازد.
اجزای چشم شامل:
– پلكها: پلكها پرده نازكی مركب از پوست، عضله، بافت فیبروزی و غشاء مخاطی هستند كه چشم را در برابر محرك خارجی محافظت میكنند. بعلاوه مقدار نور ورودی به چشم را تنظیم كرده و اشك را بروی كره چشم پخش میكنند. اگر پلكها كاملاً بسته باشند حدود 1% نور محیط وارد چشم میشود. وقتی پلكها باز هستند فضای بیضی شكلی را ایجاد میكنند كه شكاف پلكی نام دارد طول آن حدود mm 30 و بیشترین ارتفاع آن در وسط حدود mm 12 است .
همچنین لبههای پلك حدود mm 2 عرض دارند..
– ملتحمه conjunctiva: غشاء مخاطی نازك و شفافی است كه سطح داخلی پلكها و بخش قدامی صلبیه را میپوشاند. ملتحمه اولین جایی است كه با محیط خارج یا میكروبها در تماس است و بنابراین احتیاج به محافظت دارد.
– صلبیه (اسكلرا) scleva: پوشش لیفی محافظ خارجی چشم است كه متراكم و سفید میباشد. از نظر بافت شناسی شباهت قابل ملاحظهای با قرینه دارد. علت شفاف بودن قرینه و غیر شفافی صلبیه، كم آب بودن نسبی قرینه است.
– قرنیه (cornea): یك بافت بدون رگ شفاف است كه اندازه و ساختمان آن قابل مقایسه با كریستال یك ساعت مچی كوچك است. دارای دو سطح است كه سطح قدامی آن محدب و سطح خلفی مقعر میباشد.
قرینه 6/1 قدامی سطح چشم را به خود اختصاص داده است.
– عنبیه (iris): دیافراگمی است كه در جلوی عدسی و جسم مژگانی قرار گرفته و اتاق قدامی را از اتاق خلفی جدا میكند. عنبیه مقدار نور وارد شده به چشم را كنترل میكند. عنبیه روی عدسی قرار دارد و بدون حمایت آن دچار لرزش میشود.
مردمك Pupil: سوراخی است كه در وسط عنبیه و كمی متمایل بطرف بینی قرار دارد و مقدار نور وارد شده به چشم را كنترل میكند. اندازه مردمك اساساً بستگی به تعادل انقباض و انبساط دارد. انقباض مردمك به علت فعالیت پاراسمپاتیك عصب جمجمهای سوم و انبساط مردمك بعلت فعالیت سمپاتیك است.
– جسم مژگانی: حلقهای بافتی به عرض 6 میلیمتر است كه از برآمدگیهای صلبیه تا ناحیهایی در شبكیه امتداد دارد و دارای مقطع مثلثی است. جسم مژگانی دارای عضلات طولی، حلقوی و شعاعی میباشد كه كششها و رها شدنهای عدسی را به عهده دارد.
– بخش یووه آ: كه شامل عنبیه – جسم مژگانی و مشیمیه است. یووه آ لایه عروقی میانی چشم است و توسط قرنیه و صلبیه محافظت میشود. نقش آن تأمین خون شبكیه است.
– عدسی (Lens): ساختمان شفاف و محدب الطرفینی است كه درست در پشت عنبیه و مردمك و در جلوی فرورفتگی كم عمق وجه زجاجیهای قرار دارد. عدسی توسط لیگامانهای محافظت كننده بنام زنولا در جای خود ثابت شده است. عدسی بدون عروقی، بی رنگ و كاملاً شفاف است دارای قطر حدود 9 میلیمتر و ضخامت 4 میلیمتر است. كپسول عدسی پرده نیمه تراوایی (كمی نفوذپذیرتر از دیواره مویرگ) است كه آب و الكترولیتها در آن میتوانند نفوذ كنند. دارای 65% آب، 35% پروتئین و عناصر كمیاب مانند دیگر بافتهای بدن است پتاسیم موجود در عدسی از اغلب بافتها بیشتر است. اسید اسكوربیك و گلوتاتیون به هر دو شكل اكسید شده و احیا شده در آن وجود دارند.
زلالیه (aqueous): مایع شفافی است كه شامل 98% آب و 4/1% كلرورسدیم و مقداری گلوكز و آمینواسید و ویتامین c میباشد. زلالیه مسئول ثابت نگه داشتن فشار داخلی چشم و ابعاد آن است.
زجاجیه: مایع ژلهای شفافی است كه از شبكیه نامنظم از رشتههای نازك و یكسان كلاژنی واقع در محلول بسیار رقیقی از نمكها، پروتئین و اسیدهیالورونیك ساخته شده و جزء اصلی آن را آب تشكیل میدهد. در قسمتی از ناحیه قدامی آن فرورفتگی برای قرار گرفتن عدسی وجود دارد.
– مشیمیه choroid: پردهای عروقی است كه به اپی تلیوم رنگ دانهدار شبكیه و نیمه خارجی آن خون میرساند. در بین شبكیه و صلبیه قرار دارد. تجمع رگهای خونی مشیمیه، تغذیه بخش خارجی شبكیه زیر آنرا تأمین میكند.
شبكیه Retina:
رتین یك لایه نازك و ظریف، نیمه تراوا و چند لایهای از بافت عصبی است كه سطح داخلی 3/2 خلفی كره چشم را میپوشاند. گیرندههای نوری موجود در شبكیه محیطی بطور عمده از نوع استوانهای است و سلولهای مخروطی در این ناحیه ضخیمتر از سلولهای مخروطی شبكیه مركزی است. سلولهای میلهای مسئول دید سیاه و سفید و در شب هستند و سلولهای استوانهای مسئول دید رنگی در روز هستند.
چشمان گربه:
چشمان بادامی گربه شیفتگان بسیاری دارد بطوریكه مصریان باستان در 5 هزار سال قبل نخستین بار گربهها را به خانههای خود راه دادند. اما در چشمان گربه علاوه بر زیبایی چیزهای دیگری نیز نهفته است.
در اینجا به چند حقیقت باور نكردنی درباره حس بینایی گربه اشاره میكنیم:
– چشمان گربه حقیقتاً در تاریكی نمیدرخشند بلكه غشایی كه چشمان آنها را پوشانده است نورهای وارده را منعكس مینماید. بطوریكه بنظر میرسد چشمان گربه میرخشند. این غشاء انعكاس دهنده همراه با مردمكهای بسیار بزرگ چشمان گربه، و نیز حساسیت چشمان گربه به اشعه ماوراء بنفش سبب میشوند تا گربهها بتوانند در تاریكی بخوبی ببینند. اما باید دانست برخلاف تصور عامه یك گربه نمیتواند در تاریكی كامل چیزی را ببیند.
– توانایی گربه در تمایز میان درجات مختلف درخشندگی هفت برابر انسان است.
– بینایی محیطی یك گربه قوی نیست. اشیایی كه در كنارههای میدان بینایی یك گربه هستند تیره و تار دیده میشوند.
– زمانیكه یك شی در فاصله 6 تا 20 فوتی یك گربه قرار دارد بیشترین وضوح را در چشمان گربه دارا است.
از آنجا كه چشمان یك گربه مناسب برای شرایط كم نوری هستند ممكن است این سوال پیش آید كه در زمان درخشندگی نور خورشید یا زمان وارد شدن به یك محیط پرنور برای گربه مشكلاتی پیشآید كه بتواند همچون یك فرد عادی محیط را ببیند.
زمانیكه چشمان ما انسانها بطور طبیعی عمل مینماید، مردمك از طریق كوچك كردن دو سوراخش به درخشش نور پاسخ میدهد. ضمناً اگر در مقابل این درخشش نور پلكهایمان را ببندیم ورود هرگونه نوری بداخل مردمكها قطع میشود. اما مردمكهای چشم گربه بصورت شكافهای عمودی هستند كه بسادگی در زمان درخشش نور تنگتر میشوند. گربهها با بازوبستن پلكهایشان این شكاف را كمتر یا بیشتر پنهان میسازد، درست شبیه یك پرده كركره.
این امر سبب میشود كه گربهها كنترل بسیار دقیقتری در مقایسه با سایر حیوانات بر روی مقدار نور ورودی به چشمهایشان را داشته باشند.
دانشمندان تخمین میزنند كه گربهها قادرند در 6/1 (یك ششم) نوری كه ما انسانها برای دیدن نیاز داریم بوضوح همه چیز را ببینند.
گربهها چگونه در تاریكی میبینند؟
گربههای خانگی بگونهای رشد و نمو یافتهاند كه اغلب در شب به جستجوی شكار میپردازند. امروزه معنای این امر این است كه شما وقتی ظرف غذا گربهتان را در یك آشپزخانه تاریك قرار میدهید گربه شما میتواند به آسانی از طریق بو كردن شكار را پیدا كند. در زمان قطع برق و موقعیكه انسان در تاریكی كورمال كورمال بدنبال شمع میگردد گربه میتواند در میان اتاق راه برود بدون آنكه به چیزی برخورد كند.
در چشم ما و در چشم گربهها، مردمك چشم با تغییر شدت نور اندازهاش تغییر میكند. مردمك در تاریكی بزرگتر میشود تا نور بیشتری وارد چشم شود و در زمان تابش نور زیاد مثل نور خورشید كوچكتر میشود. در پشت مردمك یك غشاء لاستیك مانند وجود دارد كه عدسی نامیده میشود. زمانیكه نور از میان آن عبور میكند آنرا فوكوس (متمركز) مینماید. امتداد نور به مسیر خود در اتاقك داخلی چشم باعث برخورد به پردهای بنام ریتن (شبكیه) میشود.
سلولهای عصبی ریتن (شبكیه) كه میلهای و مخروطی نامیده میشوند از طریق عصب باصره یا اپتیك علامتها یا سیگنالهایی را به مغز میفرستند و مغز این سیگنالها را بصورت یك تصویر ثبت مینماید.
تفاوت چشم گربهها:
چشمگربهها دارای یك لایه مخصوص سلولی در پشت شبكیه یا ریتن است كه Tafetum lucidum (یا فرش درخشان) نامیده میشود. این لایه براق سلولی همچون آینه عمل كرده و مجدداً نور را به سلولهای شبكیه بازتاب مینماید.
بنابراین در یك شرایط نسبتاً تاریك، چشمان گربه تمام نورهای موجود را جمعآوری كرده و به شبكیه این شانس مجدد را میدهد كه تمام فتونها یا ذرات نور موجود را جذب نماید. گربههای خانگی تنها حیوانات مجهز به این دستگاه افزاینده نور نیستند بلكه گربههای بزرگی همچون ببرها، پلنگها، شیرها، آهوهای جنگلی، نهنگهای اقیانوسی و حتی سگهای خانگی نیز مجهز به این دستگاه فرش درخشان میباشند. اما باید توجه داشت كه گربهها نمیتوانند در تاریكی مطلق چیزی را ببینند. در یك اتاق بدون پنجره ؟؟؟ شده، یك گربه احتیاطات لازم را تنها از طریق بوئیدن و بدقت گوش كردن هر چیزی كه در اطرافش هست انجام میدهد و مهمترین نكته آنكه یك گربه چیزی حدود 48% از موهای صورتش را به احساس در فضایی كه در آن قرار گرفته مورد استفاده قرار میدهد. اینكار از طریق مالیدن این موها به اشیای غیرقابل مشاهده در یك فضای تاریك صورت میپذیرد.
– برای سالهای متمادی دانشمندان معتقد بودند كه گربهها نمیتوانند رنگها را ببینند. اما تحقیقات بعدی نشان دادهاند كه این امر درست نیست. با بردبراری زیاد و استفاده از غذا بعنوان پاداش میتوانید به گربهتان بیاموزید كه تفاوت میان برخی رنگها را به شما ابراز كند.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0