مقاله اشتغال زنان تحت pdf دارای 350 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اشتغال زنان تحت pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اشتغال زنان تحت pdf،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
پایان نامه اشتغال زنان در نظام حقوقی ایران با توجه به كنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان
بخش اول
بررسی اشتغال زنان از دیدگاههای مختلف
فصل اول – اشتغال زنان از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی
زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی، نه تنها موضوع وهدف هر نوع توسعهای هستند، بلكه اهرم مؤثری در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی واجتماعی میباشند.تجهیز این منبع مهم وبه كارگرفتن صحیح و مطلوب آن، نه تنها نیل به اهداف توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی را آسانترمیكند، بلكه از نظر تحقق هدفهای مربوط به توزیع عادلانهتر درآمدها و بالابردن سطح رفاه خانواده تاثیرات مثبتی بر جای خواهد گذاشت.
ضرورت والزام اقتصادی- اجتماعی مشاركت مولد زنان دربرنامه های توسعه، در تكامل تاریخ و پیشرفت جوامع بشری، همیشه مطرح بوده است. لیكن هنوز در جوامع عقبمانده و در حال توسعه، در امر مشاركت عادلانه زنان ومردان در فعالیتهای اقتصادی و استفاده منصفانه ازفرصتهای مشاركت وبروز خلاقیت و استعداد برتر تعادل مطلوب و قابل قبول برقرار نشده است.( )
با آنكه آیین مقدس اسلام از 1400 سال قبل، استقلال اقتصادی زن را پیشبینی و اعلام كرده است و به تبعیت ازآن در متون حقوقی نیز بدان اشاره شده است، ولی زنان ایرانی از نظر وضعیت اقتصادی- به ویژه ورود به بازار كار- كه شاخصه اصلی اتكای اقتصادی است حدود صد سال عقبتر اززنان در جوامع صنعتی میباشند.( ) از این رو برای دستیابی به استقلال اقتصادی، كافی نیست در متون حقوقی و مذهبی برای زنان حقوقی قائل شویم كه تحقق آنها به راحتی امكان پذیر نباشد، بلكه این استقلال یاد شده نیازمند زمینهسازیهای فرهنگی،اجرایی واجتماعی است كه آن را از حد شعارهای آرمانی و مجموعه اندیشههای احساساتی بیرون آورده و به مرحله عمل برساند.
در این فصل، ابتدا در قالب گفتار اول به بررسی وضعیت آمار اشتغال زنان در دنیا وایران میپردازیم و سپس در گفتار دوم ،در مورد موانع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اشتغال زنان بحث میكنیم.
گفتار اول – وضعیت اشتغال زنان ازنگاه آمار
به طور سنتی نیروی كار شامل همه افرادی میشود كه برای تهیه وتولید كالا وخدمات اقتصادی كارمیكنند. در عمل، این تعریف مشكلات خاصی را به ویژه درزمینه آمارگیری از كار زنان به وجود میآورد. مكرراً مشاهده شده است فعالیتهایی كه نوعاً توسط زنان انجام می گیرد، به طور منظم از آمار نیروی كار و درآمد ملی خارج میشود. در بسیاری از نظامهای اقتصادی، تمایل به نادیده گرفتن كار زنان وجود دارد و چنین تمایلی بر روشهای جمعآوری اطلاعات آماری از فعالیتهای زنان تاثیر میگذارد. مشكلات روششناسی در تحقیقات، از قبیل زمان مراجعه (تعیین یك روز در یك هفته، عدم توجه به تغییرات فصلی واشتغال نوبتی) و همچنین مشكلات اجرایی كار از قبیل جنسیت آمارگیران و افراد مصاحبه شونده (اغلب با مردان مصاحبه میكنند واحتمالاًمردانی كه رئیس خانواده هستند)و نیز مشكلات مربوط به فعالیت های اقتصادی،همه این عوامل در كم تخمین زدن میزان اشتغال زنان درآمارهای رسمی بسیاری از كشورها موثر میباشند.
تا سال 1982، توصیههای سازمان ملل متحد و سازمان بینالمللی كار بر این نكته تاكید داشتند كه كار درمشاغل اولیه دارای دستمزد در درآمد ملی محاسبه و منظور گردد. اگر چه روش آمارگیری در كشورهای مختلف با یكدیگر تفاوت دارد، ولی اغلب دولتها تمایل دارند تا بسیاری از فعالیتهای بدون دستمزد زنان را حتی اگر اقتصادی بوده و در درآمد خانواده ودرآمد ملی موثر باشند، گزارش ندهند. كم تخمین زدن كار اقتصادی زنان در كشورهایی كه فاقد بازار گسترده هستند وهمچنین درواحدهای زراعی كوچك وخود مصرف به صورت شدیدتری ملاحظه میشود.
مشكل محاسبه كارزنان به ویژه در دوبخش حاد میشود، یكی كار در كارگاههای خانوادگی ( بدون مزد) و دیگری كارهای خانگی است. در بسیاری از كشورها، كارگران خانوادگی بدون دستمزد در بخشهای اقتصادی فعالیت میكنند ولی در كشورهای در حال توسعه اینگونه كارگران در بخش كشاوزی نقش مهمی را عهده دار میباشند. زنان روستایی نه تنها در تولیدات اولیه كشاوزی فعال هستند، بلكه حتی مسئولیت نگهداری و مراقبت از دامها وتولید فرآوردههای دامی با آنها است، ضمن اینكه مشغول فعالیتهای مختلف غیرزراعی از قبیل فرابری، انبار كردن و بازاریابی محصولات كشاورزی نیز میباشند.
مشكل اساسی در محاسبه و بررسی كارهای خانوادگی بدون مزد آن است كه این نوع كارها تفاوت آشكاری با كارهای خانگی ندارند. در واقع همه اعضای خانوادههای كمدرآمد( اعم از مرد، زن وفرزند) در تأمین احتیاجات اولیه خانواده خود مشاركت میكنند. حتی اگر مرد و زن به طور مساوی وقت خود را در فعالیتهای اقتصادی صرف كنند، باز هم معمولاً زنان اداره خانه را برعهده دارند. در كشورهای در حال توسعه، زنان وقت وكار بیشتری را برای تهیه غذا و تامین آب و نیازهای سوختی خانواده مصرف
می كنند. تحقیقات مختلف نشان میدهد كار روزانه زنان روستایی 12 تا 16 ساعت طول میكشد كه این امر سلامتی آنان را به طور جدی تهدید میكند. از سوی دیگر با وجود اینكه در كشورهای صنعتی زنان كمتر كارمیكنند، ولی بیشتر كارهای خانه از قبیل آشپزی، نظافت، خرید و نگهداری از فرزندان بر عهده آنان است. كارهای خانگی اغلب بدون دستمزد باقی میمانند ومعمولاً به عنوان فعالیت اقتصادی درآمار مربوطه مورد محاسبه قرار نمی گیرند.( )
در سیزدهمین كنفرانس بینالمللی كارشناسان آمار كار كه توسط دفتر بینالمللی كار درسال 1982 برگزار گردید، به منظور حل مشكلات مذكور تعریف جدیدی از جمعیت فعال اقتصادی پذیرفته شد. طبق این تعریف كه براساس سیستم محاسبات ملی سازمان ملل متحد میباشد، تولید كالاها وخدمات اقتصادی شامل تمام تولیدات و فرابری محصولات اولیه است، خواه برای بازار وداد وستد و خواه برای مصرف شخصی باشد. در این تعریف، كارگران معیشتی و كارگران خانوادگی فاقد مزد به عنوان خویشفرما درآمار منظور و محاسبه میشوند. اما وظایف خانوادگی، فعالیت اقتصادی محسوب نگردیدهاند.( ) بدین ترتیب انتظار میرود با این تعریف جدید از فعالیت اقتصادی، در آینده عمل محاسبه وثبت اشتغال زنان بهتر انجام شود.
بند اول – اشتغال زنان در دنیا
الف – میزان اشتغال زنان در دنیا
این واقعیت كه زنان نیمی از جمعیت جهان را تشكیل میدهند، نمیتواند مورد انكار باشد.مطالعات جمعیت شناسی و آمار وسرشماریهای مختلف نیروی انسانی در نقاط مختلف گیتی، جایی برای شك باقی نمیگذارند. با این وصف از دیدگاه اقتصادی و آمارهای مربوط، همه زنان را جزو «جمعیت فعال» نمیشناسند. در برخی از گزارشهای دفتر بین المللی كارنسبت زنان به كل «جمیعت فعال» بیش از یك سوم ذكر شده است. علاوه برآن برابر گزارش مزبور فقط 46 درصد زنانی كه در سن كاركردن هستند ( یعنی در سن بین 15 تا 64 ساله) عملاً به كار اقتصادی مشغول بوده وجزو نیروی كار محسوب شده اند.
هر چند برابر گزارشهای جدیدتر از سال 1975 تا 1985 رقم زنان شاغل 100 میلیون افزایش را نشان میدهد (675 میلیون در سال 1985) این رقم برابر پیشبینیهای دفتر بینالمللی كار تا سال 2000 هر ساله 13 میلیون نفر افزایش خواهد یافت. با این حال ارقام مذكور نسبت به كل جمعیت زنان درصد بالایی به شمار نمیآید.( )
در همه جوامع، نیروی كار یكی از مهمترین عوامل تولید به شمار میرود ودرآمد حاصل از آن همیشه بخش بزرگی از درآمد ملی هر كشور را تشكیل میدهد. نظر به اینكه جوامع مختلف در زمان رشد سریع اقتصادی نیاز به نیروی كار دارند،جمعیت زنان باید بخشی از نیروی كار مورد نیاز جامعه را تأمین كند. به طور كلی، نیروی كار زنان نقش مهمی در توسعه اقتصادی كشورها دارد و به همین دلیل كشورهای پیشرفته در روند صنعتی شدن به طور مداوم بر نرخ مشاركت زنان در تولید افزوده اند. در كشورایالات
متحده آمریكا در سال 1900، تنها 20 درصد از زنان در تولید شركت داشتند.این نسبت در سال 1972 به 8/43 درصد افزایش یافت. مدارك وشواهد موجود در كشور شوروی سابق نشان میدهد كه در دوران رشد سریع صنعتی در دهه 1930، عدم شركت زنان در امر تولید جرم محسوب شده و فقط زنان دارای فرزند كوچك از این قاعده معاف بودند،حتی زنان متخصص مشمول این معافیت نمی شدند. به همین جهت تقریباً تمامی نیروی فعال زنان در فعالیتهای اقتصادی مشاركت داشتند. در این دوره، با وجود اینكه رشد جمعیت شوروی كاهش یافته و در حدود یك درصد رسید، نرخ رشد نیروی كار جامعه كه عامل مهم در رشد اقتصادی است، 5/2 درصد افزایش یافت. این امر به دلیل استفاده از نیروی كار بالقوه كشور؛ یعنی زنان بوده است.( )
درخصوص میزان اشتغال زنان در سطح جهان باید گفت كه در كشورهای مختلف دنیا سهم مشاركت زنان درفعالیتهای اقتصادی تفاوت زیادی با یكدیگر دارند. پژوهشهای سازمان بینالمللی كار نشان میدهد در سال1980 از كل یك میلیارد وهشتصد هزاركارگر شاغل در جهان، بیشتر از 600 میلیون نفر؛ یعنی بیش از یك سوم آنان زن بودهاند. براساس همین تحقیقات، بالاترین نرخ مشاركت زنان 15 ساله به بالا، در كشور شوروی سابق (حدود 60 درصد) بوده است.این نسبت در سایر كشورهای اروپایی
دارای اقتصاد برنامهای متمركز (حدود 57 درصد) و در كشورهای آمریكای لاتین (حدود24 درصد) و در كشورهای شمال آفریقا ( حدود 4 درصد) مشاهده شده است. همچنین لازم به ذكر است در بین سالهای 1950 تا 1980 درسراسر جهان، نرخ مشاركت زنان در نیروی كار افزایش چشمگیری داشته است، به طوری كه در سال 1980 زنان سهم بیشتری از نیروی كار را به خود اختصاص دادهاند.البته تغییرات و تحولات سالهای1975 تا 1980 الگوی واحدی را نشان نمیدهند؛ زیرا در حالیكه نرخ مشاركت زنان درنیروی كار در بیشتر كشورهای اروپایی و آمریكای شمالی و اقیانوسیه افزایش یافته است، در سایر نقاط دنیا این نرخ كاهش داشته است.
جدول شماره 1:نرخ مشاركت نیروی كار به تفكیك جنس در كشورهای مختلف جهان
طی سالهای 98-1989 (برحسب درصد)( )
1998 1997 1996 1995 1994 1993 1992 1991 1990 1989 سال جنس كشور
4/63
1/73
9/53 4/63
3/73
7/53 7/63
8/73
8/53 8/63
1/74
8/53 1/63
8/73
7/52 8/62
9/73
9/51 1/63
4/74
0/52 4/63
9/74
1/52 9/63
8/75
3/52 4/63
7/75
3/51 كل
مرد
زن استرالیا
2/65
5/72
2/58 9/64
6/72
5/57 0/65
5/72
6/57 9/64
7/72
4/57 3/65
3/73
6/57 5/65
5/73
9/57 9/65
0/74
0/58 7/66
1/75
5/58 3/67
3/76
7/58 5/67
1/77
3/58 كل
مرد
زن كانادا
3/65
6/69
0/61 9/64
2/69
7/60 5/65
9/69
2/61 4/65
9/69
9/60 1/65
8/69
5/60 9/65
6/70
2/61 7/66
5/71
1/62 3/68
2/73
6/63 7/69
9/74
7/64 1/70
3/75
1/65 كل
مرد
زن فنلاند
0
0
0 8/53
8/61
3/46 9/53
0/62
3/46 07/53
8/61
1/46 0/54
3/62
4/46 1/54
5/62
2/46 2/54
0/63
1/46 4/54
7/63
8/45 4/54
0/64
5/45 4/54
2/64
4/45 كل
مرد
زن فرانسه
0
0
0 4/57
1/68
4/47 6/57
5/68
5/47 6/57
7/68
3/47 9/57
5/69
2/47 1/58
8/69
3/47 5/58
6/70
4/47 2/59
7/71
8/47 0
0
0 0
0
0 كل
مرد
زن آلمان
0
0
0 0
0
0 0
0
0 0
0
0 0/58
0/72
5/44 6/56
6/70
1/43 3/57
0/71
0/44 1/57
1/71
4/43 3/57
9/70
0/44 8/56
9/68
0/45 كل
مرد
زن اندونزی
5/56
4/69
0/44 7/54
8/67
0/42 5/54
1/68
4/41 6/53
0/68
7/39 3/53
0/68
0/39 8/52
9/67
1/38 3/52
3/68
8/36 3/52
5/68
1/31 2/52
2/69
7/35 5/51
4/69
3/34 كل
مرد
زن ایرلند
3/63
3/77
1/50 7/63
7/77
4/50 5/63
7/77
0/50 4/63
6/77
0/50 6/63
8/77
2/50 8/63
0/78
3/50 0/64
9/77
7/50 8/63
6/77
7/50 3/63
2/77
1/50 9/62
0/77
5/49 كل
مرد
زن ژاپن
0
0
5/47 0
0
9/49 0
0
1/49 0
0
7/48 0/63
8/77
4/48 4/62
2/77
7/47 3/62
9/76
8/47 9/61
1/76
9/47 4/61
3/75
6/47 3/60
2/73
5/47 كل
مرد
زن جمهوری كره
9/72
8/82
8/62 1/72
0/82
9/61 9/70
1/81
3/60 1/70
7/80
1/59 6/68
6/79
3/57 0/68
3/79
4/56 5/67
6/79
0/55 6/67
3/80
5/54 7/66
0/80
1/53 6/65
7/79
1/51 كل
مرد
زن هلند
3/65
8/73
2/57 7/65
5/74
3/57 0/66
8/74
5/57 0/65
4/74
0/56 3/64
9/73
1/55 5/63
4/73
0/54 5/63
4/73
0/54 9/63
0/74
3/54 9/63
3/74
0/54 7/63
9/74
0/53 كل
مرد
زن نیوزیلند
2/73
2/78
1/68 5/72
6/77
2/67 2/71
6/76
7/65 6/69
2/75
0/64 4/68
1/74
8/62 2/68
1/74
3/62 4/68
5/74
2/62 5/68
6/74
3/62 2/69
0/76
4/62 8/69
1/77
3/62 كل
مرد
زن نروژ
4/66
2/81
9/47 9/64
8/81
2/48 2/65
8/81
5/48 2/64
1/81
3/47 7/63
9/80
7/46 8/63
0/81
8/46 2/64
9/81
0/47 4/66
9/83
2/49 6/64
9/81
2/47 0/66
8/83
6/48 كل
مرد
زن فیلیپین
6/63
36/71
3/56 8/64
5/72
7/57 8/64
7/72
4/57 2/67
3/74
5/60 9/63
2/71
2/57 0
0
0 0
0
0 0
0
0 0
0
0 0
0
0 كل
مرد
زن رومانی
0/60
6/66
7/53 1/59
7/65
9/52 6/57
4/64
3/51 7/58
1/66
0/52 6/57
3/64
4/51 7/57
9/64
2/51 0
0
0 0
0
0 0
0
0 0
0
0 كل
مرد
زن اسلونی
2/50
2/63
0/38 1/50
5/63
5/37 9/49
87/63
0/37 4/49
2/63
4/36 3/49
9/63
6/35 3/49
7/64
9/34 4/49
3/65
5/34 7/49
6/66
9/33 1/50
5/67
8/33 0/50
2/68
0/33 كل
مرد
زن اسپانیا
1/78
7/80
4/75 7/78
0/81
3/74 5/79
8/81
2/77 5/79
7/81
2/77 2/79
4/81
0/77 2/80
2/82
0/78 1/82
1/84
0/80 8/83
8/85
7/81 6/84
7/86
5/82 3/84
5/86
0/82 كل
مرد
زن سوئد
1/68
4/78
7/55 9/67
8/78
4/57 2/68
2/79
5/57 7/67
4/79
4/56 0/68
4/79
9/56 4/69
8/80
8/57 2/69
0/81
0/58 7/69
4/81
9/57 0
0
0 0
0
0 كل
مرد
زن سوئیس
1/49
3/71
2/27 9/48
7/71
6/26 1/51
6/72
7/29 7/51
2/73
5/30 8/51
9/73
0/30 5/51
0/73
2/30 0/53
1/75
2/31 3/54
1/76
7/32 8/54
1/77
9/32 3/56
1/78
8/34 كل
مرد
زن تركیه
0
0
0 0
0
0
0
0 0
0
0 9/66
4/75
9/57 6/66
8/75
0/58 8/66
3/76
9/57 5/66
3/76
5/57 9/66
9/76
6/57 8/66
9/76
5/57 كل
مرد
زن ایالات متحده آمریكا
ب- اشتغال زنان دنیا در بخشهای مختلف
تعداد زیادی از كارگران زن در كشورهای در حال توسعه زندگی میكنند كه حدود آنان در بخش كشاورزی اشتغال دارند. در كشورهای صنعتی دارای اقتصاد بازار زنان در بخش خدمات، در بخش صنعت وكمتر از زنان كارگردر بخش كشاورزی شاغل بودهاند.
به طور كلی در طول سالهای 1970 تا 1980 در سراسر جهان سهم مشاركت زنان در بخش كشاورزی كاهش یافته است، در حالیكه مشاركت آنان در بخش خدمات،افزایش داشته است. این تغییرات در كشورهای صنعتی دارای اقتصاد برنامهای چشمگیر بوده است. از طرف دیگر،در كشورهای در حال توسعه تعداد كارگران زن در بخش صنعت دو برابر شده است و در كشورهای صنعتی دارای اقتصاد برنامهای، تعداد آنان به طور مداوم افزایش داشته است، در حالیكه در كشورهای صنعتی دارای اقتصاد بازار تقریباً تغییری رخ نداده است.
در كشورهای صنعتی، مشاركت زنان در نیروی كار در طی دهه های اخیر افزایش یافته است. در سال1985 میانگین تعداد زنان شاغل حدود40 درصد كل نیروی كار بوده است كه بخش قابل ملاحظهای از آنان به صورت نیمه وقت به كار مشغول بودهاند.
دربخش كشاورزی در طول چند دهه گذشته تعداد كارگران به طور قابل توجهی كاهش یافته است. كارگران كشاورز بدون زمین كه اكثر زنان در این گروه قرار دارند، در برخی از این كشورها با مشكلات فراوان روبرو بوده ودر زیر خط فقر قراردارند. در تعدادی از كشورها نظیر دانمارك، بلژیك، انگلستان، فرانسه و ایرلند مدت كار هفتگی زنان كشاورز فاقد دستمزد برابر با مدت كار كارگران تمام وقت در كارخانه ها یا ادارات میباشد. در صورتی كه مدت زمان كار در خانه نیز مورد محاسبه قرار گیرد، میتوان نتیجه گرفت كه برخی از این زنان در هفته بیش از هفتاد ساعت كار میكنند.
در بخش صنعت در سال 1980 زنان حدود یك چهارم نیروی كارصنعتی را تشكیل میدادند. قبلاً بیشتر زنان درصنایع كاربر مانند نساجی، خیاطی وتهیه فرآورده های غذایی كار میكردند، ولی هم اكنون به دلیل پیشرفت تكنولوژی و به علت محدودیتی كه در این مشاغل برای آنها بوجود آمده است، فرصتهای شغلی كمتری دارند و در مقابل روز به روز بیشتر به سوی كار درصنایع سرمایه بر مانند صنایع الكترونیك رو میآورند.
در كشورهای صنعتی بیش از كارگران زن در بخش خدمات كار میكنند. آنها در مشاغل خاصی به عنوان خدمه خانگی، فروشنده، پرستار ومعلم (خصوصاً در دوره ابتدایی) متمركز شده اند. همچنین بخشهای بانكداری، هتلداری و جهانگردی، زنان زیادی را جذب كار نموده اند. البته این احتمال وجود دارد كه پیشرفت تكنولوژی به پارهای از مشاغل زنان در بخش خدمات آسیب وارد سازد.
در این كشورها، در طول دهه 1980 زنان به مشاغل بخش دولتی دسترسی بیشتری پیدا كرده اند. قوانین ومقررات، آیین نامه ها، دستورالعملها واقدامات حمایتی (تبعیض مثبت)، نظیر روش سهمیه بندی در افزایش حضور زنان در بخش عمومی موثر بوده است. با این حال در مشاغل و پستهای عالی از لحاظ تعداد، فاصله زیادی بین زنان و مردان وجود دارد. برای مثال در سال 1985 در ایالات متحده آمریكا، زنان كه تقریباً نیمی از مستخدمان دولت را تشكیل می دادند، فقط حدود 2/6 درصد از پستهای عالی را در اختیار داشته اند.
در كشورهای درحال توسعه، بیشتر جمعیت درمناطق روستایی زندگی می كنند و زنان در این مناطق به فعالیتهای مختلف كشاورزی اشتغال دارند. در طول سه دهه اخیر، بخش كشاورزی در كشورهای در حال توسعه دچار تحولات بسیاری گردیده است. آشنایی با فن آوری جدید و تغییر در ساختارتقسیم اراضی، افزایش تولید ورشد نابرابری در مناطق روستایی، تحرك وجابجایی زیادی را در مشاغل سنتی زنان ایجاد كرده است. در عین حال، توانایی و ظرفیت شغلی آنها را در برخی از كارهای كشاورزی افزایش داده است.
در بخش صنعت در این مناطق باید گفت با وجود اینكه صنعتیشدن، فرصتهای شغلی زیادی را به همراه میآورد، ولی برای زنان چندان مفید نمیباشد زیرا آنان غالباً منابع درآمدزای سنتی خود را از دست میدهند، بدون اینكه مشاغل جدیدی را بدست آورند. مصادیق این حكم را میتوان در كشورهای تازه صنعتی شده مانند برزیل، هند، مكزیك و نیجریه مشاهده نمود.
در بخش خدمات، زنان در محدوده قانون كار و سایر قوانین ذیربط از فرصتهای شغلی مناسبی برخوردار هستند، اگر چه هنوز تعداد آنها خیلی كم است.
در كشورهای درحال توسعه، سهم اشتغال زنان دربخش دولتی بین 5 و به ندرت تا 50 درصد است. درآفریقا اشتغال زنان واستخدام آنها در بخش دولتی – غیرآموزشی – بعد از گذشت بیش از ده سال افزایش نیافته است، ولی در خاورمیانه وآمریكای لاتین افزایش وجود داشته است.( )
باید توجه داشت اگر چه زنان در كشورهای صنعتی توانستهاند تقریباً به طور برابر با مردان درجامعه مشاركت اقتصادی واجتماعی داشته باشند، لكن در كشورهای در حال توسعه، زنان فرصتهای كمی برای اشتغال دارند به نحوی كه نرخ مشاركت آنها به طور متوسط 50% مردان است البته بالارفتن تحصیلات زنان، رشد اقتصادی و تغییر نگرشها باعث شده در جهان شاهد گسترش فعالیت اقتصادی زنان در جوامع باشیم.
انگیزههای گوناگونی را میتوان برای رشد اشتغال زنان در جهان برشمرد. از انگیزههای اقتصادی با هدف بهبود وضعیت اقتصادی خانواده گرفته تا انگیزههای روانی مانند حفظ استقلال فردی، احساس امنیت و گسترش روابط اجتماعی. انگیزههای اشتغال در طبقات مرفه اجتماعی، بیشتر انگیزه های روانی است. در حالی كه در طبقات متوسط و كم درآمد، مهمترین انگیزه اشتغال در زنان نیازهای مادی است.
گرچه وضعیت وفضای حاكم بر اشتغال زنان در كشورهای پیشرفته با وضعیت آنان در كشورهای در حال توسعه یا كمتر توسعه یافته متفاوت است اما وجوه مشترك بسیاری را در زمینه فرصتهای برابر شغلی،دوگانگی در سیستمهای پرداخت ودسترسی به مشاغل رده های بالای سازمانی ومدیریتی میتوان مشاهده نمود.( )
بند دوم – اشتغال زنان در ایران
الف – میزان اشتغال زنان در ایران
با آنكه جمعیت زنان كشورمان از سال 1335 تا 1375 از حدود 9 میلیون نفر به 29 میلیون نفر افزایش یافته است، ولی نسبت اشتغال زنان از رشدی متناسب با این افزایش برخوردار نبوده و تحول چندانی در جمعیت زنان شاغل رخ نداده است. با توجه به آمارهای موجود زنان حدود 48 تا 49 درصد از جمعیت كشور را تشكیل میدهند؛ یعنی، در مقابل هر 100 زن، حدود 103 تا 106 مرد در سال های مختلف وجود داشته است.( )
با توجه به آمارهای موجود كه حاكی از روند افزایش جمعیت زنان است، بررسی آمارهای اشتغال رشد چشمگیری را در روند مشاركت زنان نشان نمیدهد. با استفاده از آمار حاصل از سرشماریهای سالهای 1335 لغایت 1375 میتوان نرخ مشاركت زنان( ) را در مقاطع زمانی ده ساله برحسب مناطق شهری و روستایی به دست آورد.
جدول شماره 2: میزان فعالیت زنان (نرخ مشاركت) در مقاطع ده ساله در ایران (درصد)( )
روستا شهر كل كشور سال
17/9
28/14
56/16
93/7
68/10 3/9
9/9
0/9
35/8
12/8 22/9
58/12
93/12
15/8
10/9 1335
1345
1355
1365
1375
براساس جدول فوق تا سال 1355 نرخ مشاركت زنان در فعالیتهای اقتصادی سیرصعودی داشته و سپس در دهه 65-1355 سیر نزولی داشته است، به طوری كه در سال 1365، نرخ مشاركت زنان به میزان 15/8 درصد بوده كه این نرخ حتی كمتر از سرشماری سال 1335 بوده است.این كاهش در مناطق شهری و روستایی وجود داشته است. در دهه 75-1365 این روند تغییر یافته است، به طوری كه در سال 1375 نرخ مشاركت با اندكی افزایش به میزان 1/9 درصد رسیده است. همچنین مشاهده میشود در دوسرشماری 1345 و 1355 نرخ مشاركت زنان در مناطق روستایی بیشتر از زنان شهری بوده است، در حالیكه سرشماری سال 1365 عكس این حالت را نشان میدهد . درسرشماری 1375 وضعیت به حال سابق بازگشته ونرخ مشاركت زنان روستایی بیشتر از زنان شهری بوده است. مقایسه نرخ مشاركت زنان در ایران با كشورهای پیشرفته صنعتی نشان میدهد، كه این نرخ مشاركت بسیار پایینتراز نرخ مشابه در كشورهای مذكور است.( )
جدول شماره 3:توزیع نسبی جمعیت فعال بر حسب مناطق به تفكیك جنس
طی سالهای 75-1355 (حسب درصد)( )
1375 1365 1355 شرح
بیكار
(جویای كار) شاغل بیكار
(جویای كار) شاغل بیكار
(جویای كار) شاغل
1/9
5/8
3/13 9/90
5/91
7/86 2/14
9/12
4/25 7/85
1/87
6/74 2/10
1/9
4/16 8/89
9/90
6/83 مرد وزن
مرد
زن كل كشور
9/8
4/8
5/12 1/91
6/91
5/87 3/15
6/13
2/29 7/84
4/86
8/70 1/5
0/5
0/6 9/94
0/95
0/94 مرد وزن
مرد
زن مناطق شهری
4/9
6/8
4/14 6/90
4/91
6/85 9/12
5/11
5/20 1/87
5/88
5/79 2/14
5/12
6/21 8/85
4/87
4/78 مرد وزن
مرد
زن مناطق روستایی
ب- اشتغال زنان ایران در بخشهای مختلف
در جامعه ما اگر چه به دلیل وظیفه نانآوری مردان، سهم اشتغال زنان پایینتر است ولی زنان در هر سه بخش كشاورزی، صنعت و خدمات فعالیت میكنند.( )
در سال 1375 حدود 46 درصد از زنان شاغل دربخش خدمات و5/34 درصد در بخش صنعت و17 درصد در بخش كشاورزی بوده اند.در حالیكه در سال1355 بخش صنعت بیشترین تعداد زنان شاغل را به خود اختصاص داده وحدود 5/54 درصد زنان شاغل در این بخش و5/26 درصد در بخش خدمات و19 درصد در بخش كشاورزی بودهاند.
در سال 1365 همزمان با جنگ تحمیلی، وجود شرایط خاص جنگی، ضربه دیدن كارخانجات و صنایع، موجب افزایش تعداد شاغلین زن روستایی در بخش كشاورزی گشته
ومیزان زنان شاغل را در این بخش به حدود 28 درصد ارتقاء بخشیده است ودرمقابل نسبت زنان شاغل در بخش صنعت را از حدود 5/54 درصد به حدود 24 درصد كاهش داده است.در سال 1375 مجدداً نسبت شاغلین زن در بخش كشاورزی كاهش پیدا كرده و به حدود 17 درصد رسیده است. شاید بتوان گفت بخشی از این كاهش به علت افزایش درصد محصلین زن در سال 1375 نسبت به سال 1365 است كه این محصلین احتمالا از بخش كشاورزی بوده اند.
درخصوص وضعیت اشتغال زنان در بخش خدمات باید گفت ساختار اقتصادی جامعه به نحوی بنیان نهاده شده كه بخش خدمات بیشتر با مناطق شهری سازگاری داشته است. بر این اساس در سال 1355 تنها حدود 4 درصد از زنان روستایی در بخش خدمات فعالیت میكردند، در صورتی كه این نسبت در مناطق شهری حدود 64 درصد بوده است.با این وصف در سالهای اخیر، سیاست توسعه مناطق روستایی ورسیدگی به وضعیت بهداشتی، آموزشی،ارتباطات و سایر امكانات موجب شده بخش خدمات تا اندازهای در مناطق روستایی توسعه یابد ودر سال 1375 نسبت زنان شاغل در این بخش به حدود 10 درصد برسد. در عین حال بخش خدمات در مناطق شهری روند افزایشی خود را حفظ نموده ودر سال 1375 حدود 73 درصد زنان شاغل در شهرها در این بخش مشغول به كار بوده اند.
جدول شماره 4:توزیع نسبی جمعیت شاغل دربخش های عمده فعالیت برحسب مناطق به تفكیك جنس طی سالهای 75-1355( )
1375 1365 1355 شرح
زن مرد زن مرد زن مرد
68/16
50/34
86/45
100 92/23
17/30
31/44
100 86/27
97/23
17/48
100 19/30
34/26
47/43
100 04/19
47/54
49/26
100 72/36
35/31
93/31
100 كشاورزی
صنعت
خدمات
جمع كل كشور
09/2
22/21
65/73
100 64/5
92/34
58/57
100 58/2
27/14
15/83
100 74/5
44/32
82/61
100 36/2
99/33
65/63
100 09/6
01/39
9/54
100 كشاورزی
صنعت
خدمات
جمع مناطق شهری
04/35
74/51
38/10
100 03/52
98/22
81/23
100 86/55
92/34
22/9
100 17/58
45/19
38/22
100 12/29
84/66
04/4
100 99/64
29/24
72/10
100 كشاورزی
صنعت
خدمات
جمع مناطق روستایی
درخصوص اشتغال زنان دربخش دولتی، براساس آمار رسمی تهیه شده توسط سازمان امور اداری واستخدامی كشور تعداد كل مستخدمان كشور در سال 1365 به میزان 1433966 نفر بوده كه از این تعداد، شمار مستخدمان زن 419544 نفر بوده كه این عده3/29 درصد از كل مستخدمان كشور را تشكیل می دادند. در سال 1374 تعداد كل مستخدمان دولت در وزارتخانه ها و موسسات مشمول قانون استخدام كشوری 1955083 نفر بوده و شمار مستخدمان زن نسبت به سال 1365 حدود 47 درصد افزایش یافته و تعداد آنها به 616974 نفر رسیده است. بدین ترتیب نسبت آنان در میان كل مستخدمان دولت حدود 6/31 درصد بوده است.
جدول شماره 5: توزیع مستخدمان كشوری در وزارتخانه ها وموسسات مشمول و غیرمشمول قانون استخدام كشوری برحسب جنس در سالهای 1365 و1374( )
مستخدمان زن مستخدمان مرد كل مستخدمان شرح
419544
3/29%
616974
6/31% 1014422
7/70%
1338109
4/68% 1433966
100%
1955083
100% 1365
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0